که اینطور» وقتی از مرگ برخاستم با خودم این جمله را گفتم. روی دیرک بلند چراغِ برقی نشسته بودم و آدمها را نگاه میکردم که قدمن، بیتفاوت از هم عبور میکنند. دنبال مادرم گشتم که در آن میان نبود. خواستم گریه کنم، چشمی نداشتم. گفتم پس که اینطور». دیروز صبح زود مرده بودم. دراثر یک تصادف. همه همینطوری میمیرند. روی دیرک کناری زنی سیاهپوست آوازی غمانگیز میخواند، اما اندوهی در چشمانش نبود. نگاهمان به هم افتاد و لبخندی زد، دستهایم را بههم زدم، اما
اشتراک گذاری در تلگرام
داستان کوتاه من با عنوان گمانهزنی دربارۀ عاقبت علیمحمد» در ویژهنامۀ نوروزی ماهنامۀ تجربه منتشر شد. از مترجم و نویسندۀ ارجمند، دکتر سهراب طاووسی و دوست نادیدهام علیرضا غلامی برای همیاری در انتشار داستانم سپاسگزاری میکنم. تجربه»؛ ماهنامۀ هنر و ادبیات است که در این سالهای غلبۀ فضای مجازی بر بوی کاغذوجوهر سرپا مانده و با رویکردی حرفهای به مسیر خود ادامه میدهد. عکس روی جلد نشریه به خسرو آواز ایران اختصاص یافته و در بخش معرفی کتاب آن نیز علاوه بر
اشتراک گذاری در تلگرام
ایسنا/خوزستان : داستان کوتاه همشهری» نوشته میثم خالدیان به بخش نهایی دوازدهمین دوره مسابقه داستاننویسی بانه راه یافت. پس از داوری تمام آثار ارسال شده در بخشهای مختلف، دبیر علمی دوازدهمین جشنواره سراسری داستاننویسی بانه کردستان از میان ۶۱۸ اثر دریافت شده، راهیافتگان به بخش نهایی این فستیوال را معرفی کرد. به گزارش ایسنا، از بین آثار ارسال شده در بخش داستان کوتاه فارسی» ۲۵ اثر به بخش نهایی راه یافتهاند.
اشتراک گذاری در تلگرام
برگزیدگان مسابقه عکاسی تالابها با موضوع زندگی در تالابها شکوفا میشود» همزمان با مراسم روز جهانی تالابها معرفی شدند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست، علی ارواحی مدیر ملی طرح حفاظت از تالابهای ایران ضمن تاکید بر اهمیت موضوع تالاب ها و نیاز روز افزون به تبادل نظر و گسترش فرهنگ سازی عمومی برای حفاظت از تالابها، از اعلام نتایج مسابقه عکاسی تالاب ها با موضوع زندگی در تالابها شکوفا میشود که همزمان با مراسم روز جهانی تالاب ها توسط طرح
اشتراک گذاری در تلگرام
اثری از من با عنوان A man under the bridge (مردی زیر پل) در فستیوال بینالمللی عکس 35Award روسیه راه پیدا کرد و دیپلم افتخار دریافت کرد. این فستیوال که علاوه بر فراخوان سالانه، فراخوانهایی با تِمهای مختلف نیز برگزار میکند، عنوان این بخش از مسابقۀ خود را Patterns انتخاب کرده بود. در این بخش سههزار و چهارصد و بیستویک نفر از صدوبیست کشور جهان، 13456 عکس ارسال کرده بودند. در این بخش علاوه براینکه عکسی از من با عنوان مردی زیر پل» جزو دهدرصدِ برتر
اشتراک گذاری در تلگرام
چیزی باید بنویسم، چیزی؛ وگرنه مرگِ در حنجره من را خواهد کشت. بینهایتْ سرد است. همهجا را تودهای خاکستری فراگرفته است. از شعر کاری ساخته نیست و در سر چیزی است که کار شعر را ساخته است. اخبار ترسناک است و تلویزیون مرگ را نشان میدهد. در خیابان کسی نمیخندد. جایی، آدم گاهی میرسد که نمیتواند سکوت نکند. فروشنده جز اینکه پول را بگیرد و کالا را تحویل بدهد کاری نمیکند و رانندۀ تاکسی مانده حالا چه بگوید.
اشتراک گذاری در تلگرام
آیینِ پایانیِ دوسالانۀ داستان کوتاه نارنج، پایان آذر نودوهشت در شهرستان جهرمِ استان فارس برگزار شد و برگزیدگان معرفی شدند. پیشازاین دبیرخانۀ دوسالانۀ داستاننویسی نارنج اعلام کرده بود که از هزار و چهارده نویسنده، از پانزده کشور؛ هزار و ششصدوسی داستان دریافت کرده است که در آن میان صدنفر به دور نهایی راه یافتند. داوری اولیۀ این دوره بر عهدهی حسین مقدس، سروش مظفرمقدم، مرجان عالیشاهی، فاطمه قدرتی، فرهاد خاکیان دهکردی، رضا خدایی و مجتبی هژبری بود.
اشتراک گذاری در تلگرام
اثری از من با عنوان Heron در فستیوال بینالمللی عکس 35Award روسیه راه پیدا کرد و دیپلم افتخار دریافت کرد. این فستیوال که علاوه بر فراخوان سالانه، فراخوانهایی با تِمهای مختلف نیز برگزار میکند، عنوان یکی از بخشهای خود را White color انتخاب کرده بود. در این بخش حدود سههزار و صد نفر از صد کشور جهان، 7763 عکس ارسال کرده بودند. در این بخش علاوه براینکه عکسی از من با عنوان Pedestrian جزو سیدرصدِ برتر عکسهای ارسالی بود، عکس دیگر من با عنوان Heron موفق به
اشتراک گذاری در تلگرام
در طول تمام این سالها فهمیدهام که نوشتن چیزیست و عکس گرفتن چیز دیگری. سالهایی که غزل میگفتم؛ وقتی در یک فستیوال شعر آزاد نفر اول شدم، یکیدو نفر به داوران اعتراض کردند که من غزلسرا هستم و نمیبایست در شعر آزاد جایزه میگرفتم. قبل از نوشتن شعر کلاسیک، داستان مینوشتم که فکر میکنم تا زندهام هم خواهم نوشت. وقتی که شعر یا داستان - یا هرچیزی که پشت میز مطالعه یا در کتابخانه انجام میشود – مینویسم، مشکل خاصی جز پرداختن به ساختار و وجوهِ ادبی نوشته وجود
اشتراک گذاری در تلگرام
+ عکس را لطفاً سیدمرتضی سبزقبا گرفته است. شانزده شهریور را که اولین نوشتۀ اینترنتی منتشر شده، روز وبلاگنویسی فارسی میدانند. من هم روی روزِ این رخداد اختلافنظری ندارم. برخلاف روز شعر و ادب پارسی، که با سالروز مرگ شهریار هماهنگ شده. آنجا میگوییم کاش با فردوسی، حافظ یا نیما هماهنگ میشد. من هم در آغاز وبلاگنویس بودم. اولین نوشتهام را در پرشینبلاگ منتشر کردم که یک ترانه بود. اگرچه آن سالها سَرم پُر بود از داش آکل»، تنهایی پرهیاهو» و چشمهایش».
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت